*** در صورت درخواست صاحب اثر یا ستاد ساماندهی از سایت حذف خواهد شد ***
خلاصه داستان :
ترخان بای به منظور گذراندن گنجینه خود از کویر سردار تاتار خود را مأمور این کار می کند، سردار که قصد ربودن گنجینه را داشت موضوع را با سارق در میان می گذارد ولی سارق نیز به تنهایی گنجینه را ربوده و پس از پناه بردن به قلعه، مورد استقبال خاتون دختر صاحب قلعه قرار می گیرد...