*** در صورت درخواست صاحب اثر یا ستاد ساماندهی از سایت حذف خواهد شد ***
خلاصه داستان :
زمان تحويل سال نو نزديك است. «راضيه» از مادرش پول ميگيرد تا براي سفره هفت سين ماهي قرمز بخرد، اما پولش بين راه گم ميشود. او در جستجوي پول گمشدهاش با كساني آشنا ميشود، كساني كه نميتوانند سر سفره هفتسين در كنارش باشند، اما هر يك به نوعي سعي ميكنند تا «راضيه» را ياري كنند كه به مقصودش دست يابد...