*** در صورت درخواست صاحب اثر یا ستاد ساماندهی از سایت حذف خواهد شد ***
خلاصه داستان :
دختر آقای سعادت با مهندس مهران قرار ازدواج گذاشته است. آقای سعادت که آدم بدگمانی است، آقا تقی خیالاتی و دست و پا چلفتی را مامور می کند تا مهران را زیر نظر بگیرد. آقا تقی ادعا می کند که مهران عضو باند قاچاق هروئین است. به زودی معلوم می شود که قاچاقچی مورد نظر فرد دیگری است شبیه مهران که ...