*** در صورت درخواست صاحب اثر یا ستاد ساماندهی از سایت حذف خواهد شد ***
خلاصه داستان :
پدر سياوش روزبهان بر اثر حادثه اي مرده و عموي او مقدرات ثروت خود و برادر را به دست گرفته است. سياوش عاشق مهتاب دخترعمه اش است. انوري پدر مهتاب، مباشر روزبهان است. سرگشتگي سياوش از مرگ پدر تمام نشده كه خبر ازدواج قريب الوقوع عمو با مادرش را مي شنود. سياوش طي ماجراهايي مي فهمد كه پدرش كشته شده و به سراغ دوست قديمي اش كارو مي رود.