*** در صورت درخواست صاحب اثر یا ستاد ساماندهی از سایت حذف خواهد شد ***
خلاصه داستان :
اسفندیار (اسی) که قرار است فردا صبح به قصد مهاجرت از کشور خارج شود، مرسدس بنز گران قیمتی را که به عنوان امانت نزد پدرش بوده سوار می شود و به سراغ دوستانش (داوود که یک نقاش است، یحیی که بازیگر تک نفره تئاتر خیابانی است و حمید) می رود....