*** در صورت درخواست صاحب اثر یا ستاد ساماندهی از سایت حذف خواهد شد ***
خلاصه داستان :
بهزاد شایقی قهرمان اتومبیلرانی قبل از مسابقه ی اصلی رقیب خود را از دور مسابقه خارج می کند و حالا شرکت اتومبیلرانی ایران خودرو برای روز مسابقه به یک راننده ی با سابقه نیاز دارد به همین جهت حاج آقا افشار که قبلاً در جبهه با قهرمان مسابقات رالی امیر هادیان آشنا شده از او برای روز مسابقه دعوت می کند اما امیر هادیان قبول نمی کند چرا که یکی از دوستان صمیمی خود سعید را به علت رفتن به مسابقه در جبهه از دست می دهد و ...