*** در صورت درخواست صاحب اثر یا ستاد ساماندهی از سایت حذف خواهد شد ***
خلاصه داستان :
رزمندهای به نام جابر در کل کل کردن با دوست خود برای آوردن سرنیزه، به پشت خطوط عراقیها میرود، اما به دلیل شباهت با چهره، با یک فرمانده عراقی اشتباه گرفته میشود. در همین زمان فرمانده عراقی نیز که در اثر انفجار تعادل خود را از دست داده ...